وظیفه ما : ادامه ی مبارزه...

وبلاگ شخصی مقداد ده نمکی

وظیفه ما : ادامه ی مبارزه...

وبلاگ شخصی مقداد ده نمکی

وظیفه ما : ادامه ی مبارزه...

نفود و نفوذ جریانی رو جدی بگیریم

موجیم که اسودگی ما عدم ماست

نسخه چاپیارسال به دوستان
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به فارس:
وام مسکن افزایش می یابد/ مسکن مهر خلاف سیاستهای ابلاغی حضرت امام و رهبری است(!)

وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه دلیل حمله و انتقاد من از مسکن مهر برای این است که اشتباهات گذشته تکرار نشود، گفت:پیگیرافزایش وام مسکن هستم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۱۷
مقداد ده نمکی

دکتر احمدی نژاد در زیارتگاه شرق کارون:
روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا بر فراز کاخ سفید به اهتزاز درآید
روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا بر فراز کاخ سفید به اهتزاز درآید  رییس جمهور سابق کشور، طی سخنانی کوتاه در خصوص علت حضور خود در زیارتگاه های ۸ سال دفاع مقدس گفت: روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا در بالای کاخ سفید به اهتزاز درآید.
  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۳۴
مقداد ده نمکی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۰۴
مقداد ده نمکی

شهادت داستان ماندگاری آنانیست که      دانستند دنیا جای ماندن نیست 


چند روز پیش توفیق پیدا کردم ،در سفری کوتاه، جهت تجدید میثاق با آرمان های شهدای گرانقدر ، به منطق عملیاتی جنوب بروم ، در بازدید از تمامی مناطق هوا بسیار خوب عالی بود ولی وقتی رسیدیم به شلمچه ،با باران بسیار شدیدی روبرو شدیم که حتی پیاده شدن از ماشین دشوار بود ،لذا به اصرار یکی از دوستان و به بهانه اینکه برویم تا ان اشاالله شسته بشویم و در حالی که فکر میکردم دارم کار شاقی میکنم از ماشین پیاده شدم و راهی ورودی یادمان شدیم .

به محض اینکه وارد ورودی یادمان شدم فارغ از اینکه زمین ، زمین راه رفتن نبود بلکه بیشتر شبیه سرسره یا پیست اسکی روی گل شده بود ، دیدم زن و مرد و بچه و حتی پیرمردها هم برای زیارت دارن به سختی حرکت میکنند و ان موقع بود که قدری خجل شدم و دوربین موبایل را روشن کردم تا چند روایت تصویری هم برای شما خوبان داشته باشم ، اما آن  چیزی که توجه مرا جلب کرد صحبت های مادر و دختری بود که مادر میگفت " حالا بسه دیگه ،حتما باید تا داخل یادمان برویم ؟ از همین جا هم زیارتمون قبوله ان شاءالله" که دخترش در جواب گفت " میخواهم ببینم شهدا و رزمندگان چه کشیدند در این شرایط ، بیا مادر جان تازه ما الان گلوله و سرب داغ هم نداریم که اونها داشتند..."

لطفا الباقی قصه را خودتان روضه خوان بشوید 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۵۰
مقداد ده نمکی

                                 

 چندی پیش فرمانده نیروی انتظامی کشور اعلام کرد : " در بررسی آمار ها یک چیز توجه مرا جلب کرد و آن افزایش 21 درصدی  نزاع و درگیری بوده است "


نکته : این همان  آرامشی است که در جامعه به وجود آمده .....؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۰
مقداد ده نمکی

در پی انتشار خبر ان شاءالله کذب برکناری فرماندار بندر لنگه به دلیل اغتشاش به وجود آمده در مراسم سخنرانی ایت الله هاشمی رفسنجانی در کیش ، فارغ از درست بودن و یا نبودن اصل خبر ، متوجه شدیم که ایت الله، طبق روال هر ساله ،در ایام عید به سفر کیش تشریف میبرند که در این زمینه چند مطلب ذهن را  آزار میدهد و دور از انتظار است که ایت الله ،این چنین مشی اتخاذ نماید 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۵۱
مقداد ده نمکی

سلام  امروز در حال میل کردن ناهار متوجه صدای پیامک چند موبایل شدیم که وقتی باز کردیم  نوشته شده بود " از Rouhani" بامتن " نوروزی سرشار از شادی و امید را برایتان آرزو مندم    حسن روحانی رئیس جمهور "

نکته اول : در یک حساب سر انگشتی در سر سفره متوجه شدیم که مبلغ پیامک ارسالی برای مردم ، حداقل 500 میلیون تومان شده است که بنده ی خدائی سوال کرد : این پیام را روحانی نمی توانست از طریق پیام نوروزی اش در سیمای جمهوری اسلامی منتشر کند و .....؟

و نفر دومی مطرح کرد که احتمالا این پول از همان" خزانه ی خالی با انبوهی از بدهی " پرداخت شده است 

 

نکته دوم : ای کاش روحانی عزیز در کنار ارزوی سالی سرشار از شادی ،در  نیم  نگاهی ، توجهی هم به ایام فاطمیه میدادند و اشاره ای میکردند تا فضا روحانی تر بشود 


نکته سوم : یک نفر دیگه که سر سفره نشسته بود گفت این پیامک ها با هزینه دولت نبوده ، بلکه اپراتورها برای دولت فرستادن که نفر مقابل پاسخ داد  این اپراتورها اگر برای اعیاد ائمه معصومین هم پیام بدهند ،سریع زیر پیام اسم و تبلیغات خودشان را میزنند ،پس چرا برای روحانی اسم و تبلیغات خودشون رو نزدند.....؟    پس======> همه بشوند  ،    اما عاقلان باور کنند...؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۲
مقداد ده نمکی

پیام های پیدا و پنهان از سفر دیروز رهبر انقلاب
رهبر انقلاب از میان همه مناطق جنگی و متدوالی چون فاو، شلمچه، طلائیه، دهلاویه و... که معمولا کاروان راهیان نور به آن مناطق سفر می کنند، به منطقه ای که یادمان "شکست حصر آبادان" بود، رفتند. به نظر می رسد این اقدام رهبر انقلاب نیز مانند سایر اقدامات ایشان حاوی پیام و نکته هایی است...

گروه سیاسی: رهبر انقلاب، دیروز بر خلاف سنت مرسوم به مناطق جنگی دفاع مقدس سفر کرده و در جمع زائرین اردوهای راهیان نور، دقائقی به سخنرانی پرداختند.

به گزارش بولتن، اما رهبر انقلاب از میان همه مناطق جنگی و متدوالی چون فاو، شلمچه، طلائیه، دهلاویه و... که معمولا کاروان راهیان نور به آن مناطق سفر می کنند، به منطقه ای که یادمان "شکست حصر آبادان" بود، رفتند. 


به نظر می رسد این اقدام رهبر انقلاب نیز مانند سایر اقدامات ایشان حاوی پیام و نکته هایی است. یکی از آن پیام ها شاید این باشد که توجه مردم و مسئولین را متوجه عملیات شکست حصر آبادان و چگونگی آزادسازی آن جلب کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۵۳
مقداد ده نمکی

وعده‌های سیاسی   

ب) سیاست خارجی

1.    1- موضوع تحریم در میان‌مدت قابل حل است اما نکته مهم‌تر این است که کسی که رئیس‌جمهور خواهد شد سوابقش و تفکراتش و راهبردهایش و شعارهایش اولین علامت را به داخل و خارج می‌دهد.

2.     هیچ کشوری بدون ارتباط فعال و سازنده با جهان توسعه نخواهد یافت و با انزوا، رشد و پیشرفت امکان‌ناپذیر است.            پاسخ:  آقای دکتر در همین مدت کوتاه هم مشخص شد که مسئله هسته ای قابل حل است به عبارتی ،سالی که نکوست از بهارش پیداست. دوما ما که در داخل از همان روزهای اول ،اولین علامت ها رو گرفتیم و صد البته در خارج هم به جهت سوابق و تفکراتتان ،علامت ها را گرفتن و دقیقا به همین دلیل است که الان دنیا با زبان تکریم دارد با ما صحبت میکند نه زبان تهدید و تحقیر...   سوما: البته ما معتقیدیم بنا به فرمایش مقام معظم رهبری(غلیظ در کلام به قول شما) لازمه توسعه، ایستادگی رو پای خود و اتکاء به منابع داخلی است ،البته منکر ارتباط فعال و سازنده هم نیستیم ولی به چه قیمتی ؟ اگر این دیپلماسی شما ودوستان دیپلماتتان در دوره جنگ حاکم بود که الان باید به صدام میگفتیم " آق دائی "   نکته آخر : شما در پاسخ به هولو کاست تصریح نمودید که تاریخ دان نیستید ،پس لذا به طریق اولی انتظار نیست که تاریخ صدر اسلام را بدانید ولی جهت یاداوری بد نیست بدانید که اگر امیرالمومنین و سیدالشهدا در دو راهی تکلیف و انزوا ، مثل جنابتان فکر میکردند الان باید تصویر دیگری از انان میداشتیم به راستی اگر همراهان شما72 نفر بودند و طرف مقابل بالغ بر 18 الی 30 هزار نفر می بود ، چه میکردید با این انزوا ....

لالا 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۰۷:۰۸
مقداد ده نمکی

رئوس بیانات گوهر بار و دشمن کش مقام معظم رهبری 


1-نگرانی از مسئله فرهنگ از ناحیه مسئولان داخلی 

2-به سخره گرفتن زبان فارسی

3-ایجاد تردید در مقابل احساس عزم ملی 

4-تاکید مجدد بر نداشتن نگاه به خارج که فلان تحریم برداشته شد و یا خواهد شد با لفظ دشمن کش " به درک " و توجه به استعداد های داخلی 

5-تبیین اقتصاد مقاومتی به این که یعنی : مقاوم کردن اقتصاد در مقابل طوفان ها و تکان ها که دیگر مسئول فلان کشور نتواند با یک نشست و برخواست تحریم کند تحقیر کند

6-آینده دنیا مطابق با خواست امریکا پیش نخواهد رفت همانگونه که در فلسطین هنوز نتوانسته و همچنین در افغانستان و عراق و ..... 

7- آزادی غیر از ولنگ واری ست و این رو مسئولان مورد توجه قرار دهند 

8-فرهنگ خطوط قرمزی دارد و محدوده مشخص

9-حضرت آفا مجددا مسئله هولوکاست را مطرح نمود و به عنوان یک نمونه بارز مخالفت با آزادی در غرب یاداور شد 

10-ملت ایران باید خود را قوی کند / اگر ملتی قوی نباشد باج گیران عالم از او باج میخواهند، به او هجوم و توهین میکنند / مرگ برای ضعیف امر طبیعی است



                                                                ان شاالله در مطلب بعدی تحلیل خواهیم کرد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۲۵
مقداد ده نمکی

                                                                                   

سلام . در مطلب قبلی (اندر کرامات وزیر خارجه)  در جمله ی " چرا در مقام میزبان به زبان مهمان سخن میکنید "  میخواستم بنویسم که "چرا در مقام میزبان به زبان  دشمن سخن میکنید ؟"    

به خودم گفتم اندکی صبر ،سحر نزدیک است .....تا با روشنی دادنش پرده از خیلی  چهره ها و افکار بردارد . البته هنوز معتقدم  که قدری صبر باید تا این سحر ،پرده از چهره ی برخی افراد بر دارد ،ولی این سحر در مطلع خود، پرده برداری از برخی افکار را شروع کرده است .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۱۰
مقداد ده نمکی

سلام . یادم می آید در اوائل تصدی جناب اقای ظریف ،ایشان از فنون و رموز بیان در یک ارتباط دو طرفه سخن راندند که نحوه راه  رفتن و صحبت کردن و حتی نحوه لبخند زدن و حتی کجا و چگونه خندیدن را معنا دار خواندند و خاطر نشان کردند که دیپلماسی دوره قبل از این مهم بی بهره بوده است و کلید این مشکل نیز در دست انان است.

آقای دیپلمات در پست های قبلی اشاره کردم اساس قوت وقدرت در مذاکرات ،اتکا به خداوند و پشتوانه های تاریخی و اجتماعی  این مردم است و اساسا اگر فرد مذاکره کننده از  پشتوانه های تاریخی خودش مطلع باشد ،یقینا در مذاکرات ضعف نشان نمیدهد ،لذا شرکت شما در مذاکرات با ریش پرفوسوری تائید کدام یک از پیشینه های تاریخی و یا مذهبی ما ست ،کدامیک از علما و پیشوایان و یا امامان ما به این کسوت بوده اند ، شما که دقت نظر دارید بفرمایید که طرف مقابل حق دارد این شمائل شما را این گونه تفسیر نماید ؟ که "اقای ظریف به غرب متمایل است "

دوم : اقای ظریف سخن گفتن شما در خاک ایران به زبان انگلیسی چه معنا و چه تعبیری میتواند داشته باشد شما که دقت نظر بالائی دارید که حتی میزان لبخند از نظر روانی را موثر میدانید پس باید بدانید که در خاک ایران نباید با زبان غیر فارسی سخن میکردید (اگر میخواستید به مردم بفهمانید که لاتین بلدید باید اقلا جای دیگر و یا خاک دیگری را انتخاب میکردید) نه اینکه در مقام میزبان به زبان مهمان سخن کنید

لازم است توجه شما را به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت حفظ زبان فارسی و ارتقاء آن به یکی از زبان های زنده و روز دنیا جلب و هدایت به مطالعه آن نمایم .

خلاصه ،جناب اقای ظریف: نتیجه این نوع نگرش و این دقت نظر ها این میشود که:                   " لپ تاپ داده اید  و   تی تاپ گرفته اید"



در پایان برای تلطیف خاطر مزاحی بکنیم 

 یه روز به یه نفر گفتند مدرک تحصیلی شما چیه ؟ ایشان گفت :دیپلمات  دوباره سوال کردند یعنی چی ؟ سپس جواب داد یعنی  وقتی من دیپلم گرفتم همه مات شدند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۰۹
مقداد ده نمکی

آقای هاشمی گفت:

1-منابع اساسی کشور در 8 سال اخیر از بین رفت :     

این پرسش دو حالته است بدین ترتیب : اقای برادر هاشمی تصریح نکردند که منابع کدام کشور ،احتمالا منظورشون منابع اساسی کشور امریکا و چند کشور غربی مد نظرشونه که اونها بسیاری از منابع خودشون رو هزینه کردند تا آتش تهیه دولت احمدی نژاد رو بتونن پدافند کنن  به هر حال هاشمی مچکریم ...

دومی : اگر منظور آقای هاشمی کشور عزیز خودمون بوده باید دید که منابع اساسی از دید ایشون چی بوده و خوب این هم معلومه احتمالا منابع مد نظر ایشون دو الی سه تا از بچه هاش +شبکه های مافیای ثروت برای چاپیدن ملت بوده که قطعا از بین رفته ،

پس در دو حالت حرف آقای هاشمی درست است > هاشمی مچکریم


2-اقای هاشمی :اقتصاد کوچک و مردم فقیر نتیجه سیاست های نادرست هشت سال اخیر است :

اقای هاشمی حتما به همین دلیله که وابستگی به صادرات نفتی طی این چند سال کاهش چشم گیری داشت و به همین دلیل الان توانستیم بحث اقتصاد مقاومتی را طرح موضوع کنیم .... درسته ؟

ضمنا گفتید مردم فقیر ؟ حتما اطلاع ندارید که شاخص رفاه (شامل مسافرت ،وسیله نقلیه ،خوراک و پوشاک و...)  و امید به زندگی در 8 سال اخیر چقدر رشد داشته ؟ خواهشا یه کم مطالعه بد نیست ...


3-اقای هاشمی گفت :مردم از خسارت های 8 سال پیش چیزی نمدانند :

اقای هاشمی باز صحبت از مردم کردی ؟ البته با جایگاه خوبی که در دل  مردم داری بایدم  به فکر مردم باشی .یادتون هست که در اغلب انتخابات مردم به سینه شما دست رد زدند حتی در انتخابات مجلس در تهران که سی و چندم شدید و مجبور به استفا....

ضمنا ادعا کردید مردم نمیدانند ؟ اقای برادر هاشمی فکر نمیکنی به مردم توهین کردی ؟ تک تک مردم چشم تیز بین نظام و انقلابند (این پیوسته و در تمام دوره ها چه موافق و چه مخالف ،حرف ما بوده و هست ) و مثل شما نیستیم تا سبد رای ملت موافق ما بود مردم فهیم هستند و هر وقت انطور نبود مردم نفهم بودند

 اقای هاشمی عادت کنید و خانواده محترم را عادت بدید تا به مردم پیوسته احترام بگذارند


4- روحانی : عزت ،استقلال ،منافع ملی و ارزش ها  خط قرمز های ما هستند :

به به  چه عجب ؟ شما هم خط قرمز دار شدی . ما که پیوسته از شما دستمال سفید دیدیم ، حتی در مقابل سایه خودتون



5- روحانی : شلیک یک گلوله همه چیز را به هم میریزد :

ولی نگفت چه چیز را بهم میریزد ؟ از قدیم گفتند یک سانت شاخ بهتر است از یک متر دم 

  بابا ول کنید این خاله بازی ها رو ....


6- روحانی : پیشرفت بدون امنیت امکان پذیر نیست :

به دقیقا ولی یادتون باشه که شهدا به ما یاد دادنند که امنیت هم عاریه ای نیست و امنیت ، فقط و فقط در سایه اقتدار عملی محقق میشود نه اقتدار لسانی (دو صد گفته به نیم کردار نیست)


7-بالاخره به دو شرکت بیمه اروپائی هم مجوز فعالیت داده شد :

این هم حمایت از منابع داخلی ، این هم تکنولوژی بود که ما نداشته باشیم ؟ خراب کردی داداش 


8-عراقچی : به مذاکره با 5+1 خوش بین نیستم :

  خواب پسر خوب این حرف رو که اقا یک سال پیش زد ، به برادر پرفسور ظریف هم بگو 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۰۰
مقداد ده نمکی

توهین ها و تهمت هایی که در دولت یازدهم تبدیل به یک عادت شده است!

در روزگاری نچندان دور ، عده ای به محض اظهارنظر یا عملی از سوی دولت قبل و یا چهره های اصولگرا شروع می کردند به تبلیغات آنچنانی که ای وای به ایرانی و ایرانیت توهین شد ، به انسانیت و بشر بی احترامی شده و با این هتک حرمت نمی شود آسوده زندگی کرد!
القصه اینکه در 6-7 ماه اخیر امواج توهین و تحقیر مقامات مسئول و غیرمسئول دولت تدبیر و امید به سوی منتقدان و مردم روانه است و دریغ از یک عکس العمل و واکنش که حداقل دلمان خوش باشد که این عده در گذشته واقعاً نگران بودند و از سر خیرخواهی مطالبی را به زبان و قلم می آوردند.

http://s5.picofile.com/file/8114726876/091_aviny.jpg
قضیه "خس و خاشاک" معروف یادتان هست که توسط همین عده تبدیل به موضوع اول کشور شد و اگر می پرسیدی یکی از دلایل اغتشاش گران 88 این بود که -البته به دروغ-  به تمام مردم توهین شده و ما باید اعاده حیثیت کنیم!
حالا اصل موضوع یادتان هست؟
احمدی نژاد یک روز پس از انتخابات خردادماه 88:"ملت ایران یک ملت متحد است، امروز خبرنگاری سؤال کرد، گفت بعضی‌ها گوشه و کنار، کارهایی انجام می‌دهند، اغتشاش است، شورش است، اعتراض است، واژه‌های تندی را به کار برد، من یک مثال زدم، یک نتیجه‌گیری کردم، برای شما عرض می‌کنم، گفتم شما اشتباه می‌کنید، ملت ایران یکپارچه است، در یک مسابقه‌ی فوتبال، 50 هزار، 70 هزار تماشاچی می‌روند، آن کسی که تیمش باخته، وقتی می‌آید بیرون، عصبانی است و به هر دری می‌زند.در ایران، در انتخابات 40 میلیون نفر، خودشان بازیگر اصلی و تعیین‌کننده اصلی بودند، حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه‌ها کاری می‌کنند، بدانید این رودخانه‌ی زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت."

در اینجا بحث بنده دفاع از یک دولت یا گروه نیست ،بحث در اینجا انصاف و مروت است و اینکه عده ای واقعاً مردم را بازیچه و مسخره اهداف سیاسی خود پنداشته اند و در برابر اتفاقات مواضع دوگانه و متناقضی دارند که آدمی را به حیرت و واکنش وا می دارد.

چند روز پیش از تلویزیون پخش مستقیم کنفرانس خبری جناب آقای ظریف وزیر محترم امورخارجه را تماشا می کردم،ایشان با تاسف اظهاراتی را بیان داشت که بواقع توهین و تهمت به قشر بزرگی از مردم و رسانه های ایران بود.به این کلیدواژه ها دقت کنید:«حرف‎های مفت، نامربوط ، بدون سند ،مطالب کذب » این درحالی است که وزیر امورخارجه با فرافکنی و عدم پاسخگویی شفاف نسبت به اقدامات نسنجیده و متن ضعیف توافقنامه مدام به منتقدان توهین می کند و بارها آنها را در کنار رژیم صیهونیستی قرار داده و به این بهانه می خواهد همه را ساکت کند،جالب تر اینکه تا امروز هیچ یک از اساتید مطرح حامی دولت حاضر به مناظره و دفاع از این توافق نامه و اقدامات تیم سیاست خارجی دولت نشده اند .از آقای ظریف باید پرسید چطور است که تمام لبخندهای جنابعالی برای طرف های غربی است و اخم و ناراحتی شما برای ایرانیان!چطور است که رژیم صیهونیستی از ریز بندهای توافق شما با 5+1 باخبر است ولی مجلس شورای اسلامی و دانشگاه های کشور نسبت متن توافق نامحرم هستند! مگر نه اینکه غرب و اسرائیل خوشحال است و مردم ما ناراحت؛مگر نه اینکه شما به ادعای گشایش اقتصادی پا به این مذاکرات گذاشتید و به توافق تن دادید حالا چرا در مقابل خلف وعده های آنان و فشارهای و موضع گیری های گاه و بی گاهشان و به تعبیر مقام معظم رهبری پررویی و «اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی» سکوت کرده اید و با لطافت و دوپهلو سخن می گویید؟!

اما این توهین ها و تهمت ها گویا در دولت یازدهم تبدیل به یک عادت شده است و هر بار همان عده که ابتدای عرض کردم و مسئولین محترم با تکذیب و توجیه و بدون عذرخواهی از مسئله گذشته اند و تصور می کنند مردم این جفاها و بی تدبیری ها را فراموش می کنند.

یک روز  دکتر حسن روحانی در جلسه رای اعتماد وزیر ورزش و جوانان و همان ابتدای دولت می گوید:«مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرأیی، تک رأیی، عدم مشورت و عدم تدبیر رأی ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رأی دادند.» و بعدها مشاور ایشان جناب آقای ترکان موضوع را بازتر می کند و با بی ادبی تمام می گوید:«شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که می‌گوید من قانون را قبول ندارم؛ بلکه این یک جریان مشخص بود که می‌گفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون ۴۹.۵ درصد آرا را شامل می‌شوند. این ۴۹.۵ آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کرد. این ۴۹.۵ درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بی‌جهت فکر کردی که می‌توانی قانون را قبول نداشته باشی. قبول نداشتن قانون، قبول نداشتن مقررات، قبول نداشتن نظم و انضباط موجب می‌شود که نه یک بابک زنجانی بلکه«بابکان»پدید بیاید. هر کسی فکر کند که یک مرتضوی و یک بابک قانون‌شکن داریم، بی‌تردید در اشتباه است. درحال حاضر به واسطه آن بی‌توجهی به قانون و نظم، بخشی از اقتصاد کشور در اختیار بابکان قرار گرفته است. اگر می‌خواهیم فساد در کشور رخ ندهد باید اقتصاد و مدیریت کشور به سمت نظم، انضباط و شفافیت حرکت کند.»

یک روز مشاور دیگر رئیس جمهور آقای سریع القلم لبوفروش ها و راننده تاکسی ها را از اظهار نظر در مورد هسته ای منع می کند و روز دیگر آقای علی مطهری نماینده تهران و از حامیان سرسخت دولت یازدهم با توهین به مردم و اشاره به توزیع سبدکالا می گوید: «ما مردم خود را می‌شناسیم اگر الان بگوییم که فلان جا جارو توزیع می‌شود همه می‌آیند و صف می‌بندند.»

یک روز رئیس جمهور منتقدین را بی سواد خطاب می کند و روز دیگر استاندار همدان با اشاره به معترضین نحوه توافق هسته ای می گوید: «برخی یا کوردل هستند یا مغرض و یا به قول رئیس‌جمهور بی‌سوادند.»

فردایش روزنامه آفتاب یزد و حامی دولت به قلم داریوش قنبری می نوسید:«در اینکه برخی مخالفان توافق ژنو بی‌سواد هستند هیچ تردیدی وجود ندارد و قبلا هم اعلام نمودم که مخالفان توافق ژنو یا نادان هستند یا مغرض.» و درجایی دیگر موسوی تبریزی منتقدین را بی دین می داند!

و هر روز بر حجم این توهین و تهمت ها افزوده می شود و دولت فخیمه و حامیانش بجای عذرخواهی و اظهار ندامت و اصلاح روش ، مدام در حال پیدا کردن بهانه ای برای برچسب به منتقدین خود هستند.جالب تر اینکه بعضی از این منتقدین اصلاً جزء دایره اصولگرایی به معنای سیاسی مرسوم آن نیستند ولیکن به سخت ترین وجه مورد حمله قرار گرفته اند که چرا شما مخالف ما فکر می کنید!!!!!

اگر بخواهم به رسانه ها و سایتهای متعلق به حامیان دولت و اصلاح طلبان بپردازم داستانی اسف انگیز و طولانی می شود از تیترها و مطالب سیاهی که هر آدم منصفی را منزجر می کند و بدتر آنجاست که سایتهای خبری ایشان به بهانه انتشار نظر مخاطبین خود هرآنچه قادر به بیان نیستند در قالب انواع و اقسام ناسزا و بدو بی راه نثار منتقدین می کنند،صدالبته به عقیده بنده آنقدر افراط در این کار زیاد است که بیشتر به عقده گشایی می ماند.برای مثال یکی از همین سایتها به بهانه پوشش اخبار اوکراین و کودتای غرب گراها نظراتی را منتشر کرده بود که کاملاً بر اساس علایق فتنه گران و اربابان آنها و مطمئناً هدفمند انتخاب شده بود و شخصا 5 تا 6 پاسخ به آن نظرات ارسال کردم و تایید نشد(!) ولیکن هر ساعت که مجدد به همان مطلب مراجعه می کردم بر حجم افاضات رنگارنگ مخاطب نماها افزوده می شد(!) آیا این أمر اتفاقی و مشکل فنی است؟! آیا انتشار نظرات مشمئز کننده در مورد مسئولین سابق در ادامه‌ی یک تصویر نامربوط از حیاط وحش اتفاقی و برای خنده است؟!!!

در همین اثنا و بی اخلاقی هایی که صورت می گیرد عده ای دیگر کاملاً با برنامه ریزی دقیق فضا را برای توهین به مقدسات و شکستن حرمتها و اعتقادات مردم مهیا می کنند و تا به آنها اعتراض کنی ماجرا رنگ و بوی سیاسی می گیرد! یکی در روزنامه اش حکم قصاص را زیر سوال می برد و آن طرف تر کتب ضاله صادق هدایت تبلیغ می شود و مجوز دریافت می کند(!) و پایین تر ناشر متخلف و توهین کننده به معصومین(ع) مجدد بازگشایی می شود و آن جناب مسئول برای برگزاری نمازجمعه و خطبه هایش تعیین و تکلیف می کند؟!

واقعاً نمی دانم و نمی فهمم که چطور شد داعیه داران و کباده کشان عرصه ادب و اخلاق اینطور می توانند گستاخانه به مردم به صرف اینکه با اینها موافق نیستند توهین کنند.

هرچه می گذرد سینه چاکی عده ای برای تکریم و بزک غرب بیشتر می شود و سیل افتراء و بد و بیراه به داخلی ها و بخصوص نیروهای ارزشی شدت می گیرد!

اگر دولت می خواهد منتقدین را اقناع کند و احترام جامعه را بدست آورد ابتدا می بایست نحوه برخورد و احترام به دیگران را بیاموزد نه اینکه با تحریک این و آن خودش پیشتاز توهین و تهمت شود و فضا را برای عده ای فرصت طلب جهت عقده گشایی باز کند.

ضمناً دولتی که با شعار "مردم حق دارند بدانند" بر سرکار آمده حداقل در این زمینه به شعارهایش پایبند باشد و از ایجاد فضای امنیتی - سیاسی که در دوران کارگزاران و اصلاحات شاهد آن بودیم پرهیز کند ،چون مردم از این دو گروه عبور کرده اند و دولت یازدهم به این جهت انتخاب شد که اشتباهات دولتهای گذشته را تکرار نکند و ادامه دیگران نباشد...


مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا    سوره فتح آیه 29

محمّد(ص) فرستاده خداست، و کسانى که همراه اویند در برابر کفّار نیرومند و سرسخت و در میان خودشان مهربانند، آنها را همواره در حال رکوع و سجود می بینى که پیوسته فضل و بخشش خداوند و خشنودى او را می طلبند، نشانه (عبادت و خشوع) آنها در اثر سجده در رخسارشان پیداست این صفت آنهاست در تورات (موسى)، و صفت آنها در انجیل (عیسى) همانند زرعى است که (خداوند) جوانه‏ هاى آن را (از اطرافش) برآورده و تقویت کرده تا ستبر شده و بر ساقه‏ هاى خود ایستاده به طورى که کشاورزها را به اعجاب وامى‏ دارد، (خدا چنین کرده) تا به وسیله آنها کفّار را به خشم آورد.خداوند کسانی از آنها را که ایمان آورده ‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۲
مقداد ده نمکی

 

با سلام مجدد و عذر خواهی به دلیل اینکه چند روزی بود که فرصت نداشتم مطلب بگذارم  ولی وجب دیدم چند جمله ای         پیرامون موضوع بعرض برسانم .

ابتدا لازمه که به یاداوری  چند جمله کلیدی مقام معظم رهبری که  در این چند وقت ،مکرر استفاده کردند بپردازم پ

1- "اقایان آمدند و اصرار کردند ، خوب بنده هم گفتم حالا که اصرار دارید بروید مذاکره کنید ، ولی بنده گفته باشم که به این مذاکرات خوش بین نیستم "

2-خطوط قرمز ملت حتما باید لحاظ بشود

3-اینقدر برای حل مسائل چشم به این و آن نداشته باشید و با اتکا به حمایت مردم و توانائی های داخلی سعی در حل مسائل داشته باشید .

4-در مقابل با دشمن باید ایستاد و زد توی دهنش .

5-در مقابل دشمن نباید احساس ضعف کرد 

6-گر در خانه کس است      یک حرف بس است 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۰۴
مقداد ده نمکی

سلام و عرض ادب و تشکر از مخاطبینی که از کشور چین و کره جنوبی مطالعه ای داشتتند .لطفا با نظرات خود نیز، مارا کمک بفرمائید@

متن مصاحبه اقای صادق زیباکلام رو از سایت ایشان بخوانید من در اینجا به تحلیل کوتاه در باب یک جمله کلیدی این عزیز میپردازم که در متن مصاحبه ایشان بارها مورد تاکید قرار گرفت :

ایشان بار هافرمودند "اینکه چه گرفتیم و چه دادیم اصلا مهم نیست مهم اینست که این گنبد بی اعتمادی غرب به ایران ترک برداشت "

 1- اقای دکتر هر ادم عاقلی ولو  بیسواد هم، بر سر هر سفره ای که پا میگذارد و یا به هر جلسه ای که قدم میگذارد اول حساب  سود و صرفه خودش(مالی سیاسی اجتماعی ...)را میکند ،اینکه برای شما مهم نیست که چه گرفتید و چه دادید ،پس به مردم حق بدید که  شما را شریک طرف مقابل بدانند چون طرف مقابل مثقال به مثقال محاسبه میکند و تا 2*2 انها نشود 18تا پا به میز مذاکره نمی گذارند

2-اما ترک این گنبد بی اعتمادی غرب به ایران : لازمه بدانید که این گنبد در زمان دوستان اصلاح طلب شما به همین بهانه اعتماد سازی و تعلیق داوطلبانه و امضای پروتکل ،نه که ترک بلکه کلا برداشته شد و دوباره این گنبد اهنین که البته دیگر ترک بردار نیست به دست با کفایت جوانان هسته ای و خون انان ساخته شد ضمنا یادتان باشد چون دشمن حساب و کتابش دقیقه و مثل شما نیست پس هر کجا فهمید که ما خوب کار کردیم از ما شهید گرفت و عینا یادتان باشد که این دوستان شهید ما مورد حمایت دولت اصولگرا بودند

3-اقای دکتر آن وقت که هواپیمای مسافربری ما را در اسمان با موشک جنگی زدند ،ان موقع چی ؟ به ما اعتماد نداشتند؟ 

شما که اهل وب گردی هستید لطفا جستجو کنید که در طول تاریخ یک چنین حمله وحشیانه ای سابقه دارد یا نه ؟

پس اعتمادی وجود ندارد ،اساسا نمی خواهند که اعتمادی وجود داشته باشد(ادمی که خواب است رو میشود بیدار کرد ولی ادمی که خودش را به خواب زده دیگر نمی شود بیدار کرد

4- اقای دکتر :# گر در خانه کس است    یک حرف بس است #

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۱
مقداد ده نمکی

با سلام . درود بیکران بر شهدای گرانقدر اسلام  و فرهنگ مترقی شان  که در تمام تاریخ ، باتدبیر لازم  از هیچ ، همه چیز ساختند و امید را در زندگی مردم جاری کردند و باز هم درود به کسانی این شعار را دادنند و هیچ تدبیری نکردند تا بتوانند امیدی را در دل مردم جاری کنند و اصطلاحا نتوانستند از همه چیز ، هیچ بسازند.

در این فکر بودم که چرا رئیس محترم دولت "تدبیر و امید "   اینقدر زود از کوره در رفتند و در اقدامی ناپسندانه منتقدان خود را با لفظی نادرست "بی سواد " خواند ....؟

فارغ از اینکه لیستی از منتقدان را که بخشی از اکابر دانشمندان روزگار ما هستند و برخی هم حامی دولت تدبیر و امید بودند را در در مطلب قبلی آوردم تا  باسواد یا بی سواد بودن انان را به بوته امتحان در حضور شما خواننده محترم  بگذارم.

تدبیر یعنی اینده نگری و برنامه ریزی بر اساس داشته ها و واقعیت ها ، واقعیت مطلب این است که با توجه به رای دکتر روحانی که لب مرز بود شایسته نبود ، هنوز که  از گرد راه نرسیده منتقدان وبرخی دوستان را با چنین لفظی از میدان به در کند واز سبد رای خودش بیرون بیاندازد و اگر این موضوع از شخص دیگری که در سبدش 25 میلیون رای داشت ، سر میزد شاید اسمش را میشد تدبیر گذاشت ،ولی با توجه به واقعیت و حقیقت(که در مطالب قبلی فرق بین این دو را توضیح دادم) اینطور استنباط میگردد که مسئول دولت تدبیر و امید ،خود از مقوله ی تدبیر محروم است و فعلا به امید پرداخته پس بهتر است بگوییم در حاضر شعار دولت این است  " دولت امید به تدبیر ". ما هم دعا میکنیم @یا زهرا@فقط مواظب زمان باشید که به سرعت داره میگذره                                                   

                                                                                              

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۵۴
مقداد ده نمکی

سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی بازدید از توانمندی های دانشگاه جامع امام حسین(ع) در واکنش به تهدید و ادعاهای وزیر خارجه آمریکا مبنی براستفاده از گزینه نظامی علیه ایران اظهار داشت: آقای کری این را بداند نبرد مستقیم با آمریکا قوی ترین رویای مردان مومن و انقلابی در سراسر جهان است. تهدیدات شما برای مردم انقلابی ما بهترین فرصت هاست. پیشوایان اسلام سال ها است ما را برای یک نبرد بزرگ و سرنوشت ساز آماده کرده اند. بعید می دانم مردان عاقل شما اجازه دهند آمریکا که در یک سوی این نبرد سرنوشت ساز قرار می گیرد، گزینه مضحک نظامی را از روی میز به صحنه عمل بکشاند.

وی افزود: ما می دانیم شما بدهکارترین کشور جهان هستید. و همه می دانند ناتوانی شما در حل مسایل و مشکلات اقتصادی تان آمریکا را چند هفته به تعطیلی کشاند. خورشید تمدن امپریالیستی شما به مغرب خود نزدیک شده است. بیش از این با تکرار راهبردهای شکست خورده مانند استفاده از قدرت نظامی، فروپاشی تمدن خود را شتاب ندهید.

فرمانده کل سپاه با بیان این که آمریکا و قدرت های نظامی وابسته به او در مقابل چشم مردم مجاهد و با ایمان ما بسیار کوچک و حقیر هستند، خطاب به مقامات جنگ طلب آمریکایی تصریح کرد: اگر شما تخصص و فهم مسایل نظامی یا امنیتی را ندارید، از کارشناسان مجرب خود بپرسید آیا واقعا آمریکا توان و طاقت تحمل تبعات خانمان برانداز عملی کردن گزینه نظامی علیه ایران را دارد؟

سرلشکر جعفری خاطرنشان کرد: بر اساس اطلاعاتی که به ما می رسد هم کارشناسان سیاسی و هم صاحب نظران امنیتی آمریکا، گزینه نظامی را برای ایران تنها مناسب روی میز ماندن می دانند! ولی استفاده از آن را در عمل به صلاح امنیت ملی آمریکا نمی دانند و هشدارهای خود در این رابطه را به مسئولین آمریکا بارها داده اند.

فرمانده کل سپاه با اشاره به این که ایران و ایرانی از تهدید خارجی نمی هراسد، بلکه به گواهی حوادث تاریخی پس از انقلاب آن را عامل انسجام جامعه مومن، انقلابی و غیرتمند ایران و متحدین انقلابی اش در سراسر جهان می داند گفت: به آمریکایی ها توصیه می کنم اعتبار کلامتان را متناسب توانمندی های خود و طرف مقابلتان خرج کنید و بیش از این خود را مورد تمسخر جامعه غیور و انقلابی ایران اسلامی قرار ندهید.

وی در پایان با طرح این سوال که آیا می دانید چندهزار مسلمان انقلابی که دل در گروی انقلاب اسلامی داشته و به حقانیت آن ایمان آورده اند در سراسر جهان در انتظارند تا شما این گزینه را از روی میز به صحنه عمل بیاورید؟ توصیه کرد: اگر نمی دانید بیاندیشید یا تحقیق کنید و یا لااقل تا زمانی که قرار است منتظر حکم عقل عاقلان خود بنشینید از به کار گیری این عبارت مضحک و بدون پشتوانه خرد و اندیشه ورزی پرهیز نمایید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۰۴
مقداد ده نمکی

                                                                               

هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابی ها دارای جنبه های تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتیکه هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنش های منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیان بار خواهد بود.
انتقاد درست آن است که ضمن تاکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد.صبح روز سه شنبه رییس جمهور در اجلاس روسای دانشگاه ها و مدیران پارک های علم و فناوری حاضر شد و در جمع تعدادی از اساتید دانشگاه ها به سخنرانی پرداخت. آقای روحانی در بخشهایی از سخنانش در این اجلاس به نقدهای صورت گرفته به توافقنامه ژنو اشاره کرد و با «بی سواد» خواندن منتقدان توافق ژنو گفت:«چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیه سقراط ‌وار می‌خواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو،‌ مذاکره کردند نیز از دانشگاه‌ها هستند و از اساتید دانشگاه‌های ما به حساب می‌آیند.»
                                                                       
        

آنچنانکه در ماه های سپری شده از دولت آقای روحانی شاهد بوده ایم، رئیس جمهور، بدون آنکه پاسخی به انتقادات اصولی و دقیق مطرح شده نسبت به توافقنامه ژنو داشته باشد، با ادبیات روزهای قبل از انتخابات که منتقدان عملکردش در پرونده هسته ای زمان اصلاحات را «بی سواد» خوانده بود، این بار نیز ترجیح داد با تکرار همان روش، اساتید و منتقدان توافق ژنو را با برچسب «بی سواد» به حاشیه رانده و علنا از چهره های دانشگاهی بخواهد که در حمایت از این توافقنامه عجیب و پرحاشیه، وارد میدان شوند.این در حالی است که رئیس جمهور محترم دقیقا روشن نکرده اند که آیا مراد از منتقدین بی سواد، دانشمندان هسته‎ای منتقد به تعطیلی تاسیسات هسته ای کشور هستند و یا اساتید مبرزی چون امثال دکتر سعید زیباکلام (دکترای فلسفه غرب و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) که این روزها تمامی پروژه های علمی خود را به حالت تعلیق درآورده و برای روشنگری در قبال این توافقنامه غیرقابل دفاع، به دانشگاه های مختلف کشور سفر می کنند.

در همین حال آقای روحانی باز هم روشن نکرده اند که آیا منظور از شخصیت‏های علمی و باسواد مدافع توافقنامه ژنو امثال صادق زیباکلام، سیروس ناصری، حسین موسویان و ... است!؟ چرا که تا کنون شخصیت‎های بارزتری غیر از این اشخاص حاضر به دفاع از توافقنامه ژنو نشده اند. هر چند که طبیعی به نظر می رسد که اساتید برجسته دانشگاه ها به میدان دفاع از توافقنامه ژنو نیایند چنانکه طبق اخبار واصله به رجانیوز، تعدادی از اساتید مطرح علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های کشور که از قضا موافق دولت آقای روحانی نیز هستند تاکنون ضمن امتناع از دفاع نسبت به توافق ژنو، برخی مفاد و جزییات آن را به سود کشور ندانسته و حتی آنرا با توافقنامه های مذلت بار تاریخ ایران مقایسه کرده اند، بر همین اساس این انتظار زیادی از این اساتید است که اعتبار علمی خود را بواسطه چنین توافقنامه ای به خطر بیاندازند.

به نظر می رسد بهتر است برای قضاوت بهتر و دقیق تر در این باره رییس جمهور محترم طی مذاکراتی با رییس سازمان صدا و سیما ضمن برداشتن فشارهای متعدد برای عدم نقد این توافقنامه در رسانه ملی و همچنین دیگر مطبوعات، مجوز یک مناظره ساده تلوزیونی میان «موافقان با سواد» و «منتقدان بی سواد» توافق ژنو را صادر کند تا آحاد مردم در این باره به قضاوت روشن تری برسند.شاید بهتر باشد رییس جمهور با سعه صدر بیشتر و احترام نسبت به منتقدان دلسوز کشور، با فراموش کردن التهابات دوران انتخابات که منتقدان عملکرد خود در دوره اصلاحات را «بی سواد» خطاب می کرد، تلاش کند تا به معنای واقعی کلمه «رییس جمهور همه مردم ایران» باشد نه آنکه هر از چندگاهی با برچسب های مختلف از جمله «تازه انقلابی شده ها»، «جنگ نرفته ها»، «بی سوادها»، «افراطی ها»، «همسوهای با اسراییل» و ... به جای پاسخ دادن به اصل نقدها، تلاش کند تا منتقدان را از میدان نقد به در سازد.

هر شعار، ایده و آرمانی بالاخص آنگاه که در سطوح اجتماعی – سیاسی مطرح ‌شود، وقتی معنای واقعی خود را می‌یابد که به زیور عمل نیز مزین گردد و ظرفیت تحقق عینی و عملی نیز داشته باشد. طبیعی است که در تحقق عملی آن شعارها، اولویت با افراد و جریان‌های است که خود طراح و پیشنهاد دهنده آن بوده‌اند. در طول دو سه دهه اخیر ملت بزرگ ایران شاهد طرح شعارها و ایده‌هایی چون اصلاح طلبی، عدالت خواهی، آزادی خواهی, استکبار ستیزی و ... بوده‌اند. عمل به این شعارها خود بهترین معیار برای قضاوت افکار عمومی نسبت به جریان‌های سیاسی است که از تابلودار این شعارها بوده اند.

شعار "اعتدال گرایی" نیز از جمله این ایده‌های اجتماعی - سیاسی است که توسط آقای روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم طرح گردید و توانست اعتماد اکثریت ملت را کسب نماید و صاحب ایده را بر مسند ریاست جمهوری بنشاند. از این پس و با آغاز به کار دولت یازدهم، تحقق عینی و عملی شعار "اعتدال گرایی" که به ادعای حامیان آن در حد یک گفتمان و دکترین عملی سیاست‌ورزی خودنمایی می‌کند، به مطالبه عمومی ملت ایران تبدیل شده است و دولت اعتدال در قبال عملکرد خود باید پاسخگوی افکار عمومی باشد.

اما متاسفانه در این مسیر علی‌رغم تلاش‌های انجام شده، گاه شاهد تندروی‌ها و افراطی‌گری‌هایی هستیم که  ادعای اعتدال ورزی را با تردید مواجه ساخته است. شاید این نقض غرض و فاصله گرفتن از مفهوم پسندیده این شعار از جانب برخی اطرافیان رئیس جمهور قابل تحمل باشد، اما از شخص رئیس جمهور محترم که صاحب این شعار است برای پابرجا ماندن ارزش این شعار انتظار بیشتری می‌رود.

تکرار این سخن که "برخی پیام‌ انتخابات 24 خرداد را نشنیده‌اند" از جمله فاصله گرفتن از این شعار و یادآور سرایت فضای پراحساس قبل از انتخابات به بعد از آن است که با مشی اعتدال قابل جمع نیست.آخرین نمونه این فاصله‌گیری‌ها اظهاراتی است که صبح روز سه شنبه در اجلاس روسای دانشگاه ها و مدیران پارک‌های علم و فناوری به وقوع پیوست. رییس جمهور در جمع تعدادی از اساتید دانشگاه‌ها به سخنرانی پرداخت و در بخشهایی از سخنانش به نقدهای صورت گرفته به توافقنامه ژنو اشاره کرده و با «بی سواد» خواندن منتقدان توافق ژنو ابراز می‌دارد:

«چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیه سقراط ‌وار می‌خواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو،‌ مذاکره کردند نیز از دانشگاه‌ها هستند و از اساتید دانشگاه‌های ما به حساب می‌آیند.»

چنین اظهارنظری غیرواقع بینانه که باتحقیر منتقدین همراه و آثار احساس و تا حدودی عصبانیت در آن مشهود است، در زمره نشانه‌هایی است که افکار عمومی را در پایبندی دولت یازدهم به شعار اعتدال گرایی دچار تردید خواهد کرد.به هر حال در جامعه همواره مخالفینی وجود دارند که فارغ از درستی یا نادرستی ادعاهایشان، و مطابق با عقل و شرع و عرف سیاسی باید برای صبورانه نظراتشان را شنید. این موارد اختلافی اتفاقا آنگاه بیشتر خواهد شد که موضعات محل مناقشه از حساسیت بیشتری در سطح جامعه برخوردار باشد. امروزه در صدر این موضوعات و مناقشات مساله دیپلماسی هسته‌ی دولت یازدهم است که حتی در بین هواداران دولت روحانی نیز منتقدینی دارد، همانطور که سیاست‌های هسته‌ی دولت نهم و دهم نیز همواره مورد انتقاد اصلاح طلبان و حتی شخص آقای روحانی قرار داشت.به هر حال مذاکرات آقای ظریف و گروه 5+1 چیزی نیست که نتایج آن تنها در سرنوشت بخشی از جامعه اثرگذار باشد. این مساله امروز به موضوعی ملی بدل شده که سرنوشت تک تک افراد جامعه به آن بستگی دارد، لذا نباید انتظار داشت که دهن‌ها بسته شده و منتقدین و مخالفین به بی‌سوادی و قلم به مزد بودن متهم شوند!

بنظر می‌رسد حتی در بین اساتید دانشگاه نیز جمع قابل ملاحظه‌ای هستند که آنان نیز جزو منتقدین دیپلماسی هسته‌ای به حساب می‌آیند اما گویا چون نظراتشان با مذاکره کنندگان همسو نیست، صبر و حوصله‌ای برای تحمل و شنیدن سخن آنان  وجود ندارد. که اگر اینگونه باشد می‌تواند دولت اعتدال را دچار آفت و بیماری‌ای سازد که دولت‌های گذشته نیز به خاطر وجود برخی بی‌تدبیری‌ها و افراطی‌گری‌ها در مقاطعی بدان دچار گردیدند!

دولت یازدهم نقد را تحمل نمی‌کند. رئیس دولت یازدهم بارها با اظهارات خود منتقدان را در معرض تهمت‌ها و توهین‌های سنگین قرار داده است. از تازه انقلابی و یک‌شبه انقلابی گرفته تا کاسب تحریم و این بار، او منتقدان محتوای توافق ژنو را «بی‌سواد» دانست. حسن روحانی دیروز در اجلاس روسای دانشگاه‌ها و مدیران پارک‌های علم و فناوری به منتقدان محتوای توافقنامه ژنو تاخت. او که در جمع برخی اساتید دانشگاه سخن می‌گفت، همچنین گلایه‌هایی نیز به اساتید دانشگاه داشت. او گلایه کرد که چرا کسی از جامعه دانشگاهی از او و عملکرد وزارت امور خارجه‌اش در موضوع هسته‌ای و بویژه توافق ژنو علنا حمایت نمی‌کند. روحانی البته همین منتقدان به زعم او بی‌سواد را به دریافت پول از جاهای خاص نیز متهم کرد. به گزارش ایسنا، جملات جنجالی روحانی در این سخنرانی از این قرار است: «می‌خواهم یک نقد هم نسبت به دانشگاه بکنم؛ البته شما باید نقد کنید اما من می‌خواهم بگویم چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیه سقراط‌‌وار می‌خواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو،‌ مذاکره کردند نیز از دانشگاه‌ها هستند و از اساتید دانشگاه‌های ما به حساب می‌آیند». وی افزود: چرا فقط یک عده معدود که از جاهای معدودی تغذیه می‌شوند؛ صحبت می‌کنند؟ البته نمی‌گوییم آنها حرف نزنند ولی چرا فقط آنها صحبت می‌کنند؟ چرا فقط یک عده کم‌سواد صحبت کنند و اساتید دانشمند و بزرگان دانشگاه ما خصوصی حرف می‌زنند؟ چرا آنها به میدان نمی‌آیند؟ آینده تاریخ این را به ما نمی‌بخشد.

این ادبیات روحانی البته همانگونه که گفته شد مسبوق به سابقه است. او پیش‌تر با اظهارات خود منتقدان محتوای توافق ژنو را در معرض اتهاماتی نظیر «کاسبی تحریم» و «تازه انقلابی» و «افراطی» قرار داد و این اتهامات به صورت وسیعی مورد استفاده حامیان رسانه‌ای روحانی قرار گرفت. اینک آقای روحانی معتقد است منتقدان محتوای توافقنامه ژنو بی‌سوادند و از جاهای خاص پول می‌گیرند. این یک اتهام سنگین و هزینه‌ساز است. برخی معتقدند روحانی این اظهارات تند را درست در زمانی مطرح کرده که در جامعه یک انتقاد فراگیر به دلیل بی‌تدبیری دولت در ماجرای سبد کالا شکل گرفته است. از سوی دیگر سوء‌مدیریت دولت در وضعیت خطرناک استان‌های شمالی که طی روزهای اخیر به واسطه بارش برف و باران به‌وجود آمده نیز یکی از موضوعات مطرح و برجسته در افکار عمومی است. بنابراین از این نگاه، شاید این اظهارات تند روحانی بتواند تاحدودی سوءتدبیر ملموس دولت در این ماجراها را تحت‌الشعاع قرار دهد. با این حال این اظهارنظر روحانی موضوعی نیست که تنها بتوان در اندازه یک تهمت یا اهانت آن را قلمداد کرد. در اظهارنظر روحانی تمام منتقدان تجمیع شدند. منتقدانی که اکنون یک جامعه وسیع از مراجع عظام تقلید و علما تا دانشمندان هسته‌ای و اساتید دانشگاه و نمایندگان مجلس را تشکیل داده‌اند. بنابراین به نظر نمی‌رسد به بهانه تحت‌الشعاع قراردادن افتضاحاتی مانند سبد کالا یا سوء‌مدیریت در بحران مناطق شمالی کشور، چنین توهینی نسبت به این جامعه وسیع منتقدان صورت بگیرد. البته مروری بر نحوه تعامل این دولت با منتقدان طی 6 ماه اخیر نشان می‌دهد، یک نوع نگاه مشترک نسبت به منتقدان میان آنان وجود دارد. از اظهارات عجیب محمود سریع‌القلم، عقل منفصل روحانی در انتقاد از اظهارنظر توده‌های مردم درباره موضوع هسته‌ای تا ادبیات فاخر اکبر ترکان، مشاور ارشد روحانی و توهین‌های مکرر او به منتقدان، همه نشان از باور مشترک آنان نسبت به موضوعاتی مانند دیدگاه‌های مختلف و منتقد دارد.

چرا اساتید حمایت نمی‌کنند؟
اما موضوع مهم و قابل تامل در اظهارات روحانی، انتقاد یا در واقع گلایه او از اساتید دانشگاه بود. روحانی از اساتید دانشگاه به دلیل عدم حمایت علنی از محتوای توافق ژنو انتقاد کرد. این نگرانی البته قبل از این نیز از سوی برخی عوامل رسانه‌ای او مطرح شده بود. آنها گلایه دارند که چرا در مقابل جامعه وسیع منتقد محتوای توافقنامه ژنو، کسی به دفاع از مفاد این توافقنامه برنمی‌خیزد. این یک موضوع بسیار مهم است. قاعدتا اکنون دیگر نمی‌توان بهانه‌هایی مانند هراس جامعه دانشگاهی نسبت به دفاع از محتوای توافق را ادعا کرد. اکنون دولت در اختیار حسن روحانی است و فضا برای دفاع اساتید از او فراهم است. با این حال دلیل عدم حمایت آنان از محتوای توافق چیست؟

به نظر می‌رسد نخبگان دانشگاهی نگاهی مردد به توافق ژنو دارند. آنها اعتبار علمی خود را در یک موضوع مشکوک و مردد هزینه نخواهند کرد. تردید جامعه دانشگاهی نسبت به آنچه در ژنو اتفاق افتاد یک واقعیت انکارناپذیر است. آقای روحانی به جای آنکه جامعه دانشگاهی را به دلیل عدم همراهی با سیاست‌های او در حوزه هسته‌ای شماتت کند، شاید باید نسبت به اعتقاد خود درباره توافقنامه تجدیدنظر کند. نمی‌توان جامعه دانشگاهی را به دلیل عدم حمایت از محتوای توافق ژنو سرزنش کرد. جامعه دانشگاهی همانند همه مردم دیده است که آقای روحانی تنها چند ساعت پس از توافق ژنو صراحتا اعلام کرد حق غنی‌سازی ایران در متن این توافقنامه تثبیت شده است اما کمی بعد که متن توافق منتشر شد، کسی چنین موضوعی را در متن توافق ندید. آیا باید انتظار داشت جامعه دانشگاهی چشم بر این موضوع ببندد و صرفا از موضع سیاسی به حمایت از این توافقنامه بپردازد؟ جامعه دانشگاهی عدم توازن در توافق ژنو را به خوبی مشاهده کرده و می‌داند زمانی که ایران در گام نخست با توقف غنی‌سازی 20 درصد اقدام به نابودی ذخیره آن می‌کند، در واقع نگرانی اصلی رژیم صهیونیستی درباره برنامه هسته‌ای ایران را از بین برده است اما در مقابل این امتیاز بزرگ، ایران چه امتیازی دریافت کرده است؛ آیا آقای روحانی انتظار دارد اساتید علوم سیاسی و حقوق بین‌الملل برای چنین تدبیری کف بزنند؟ جامعه دانشگاهی به خوبی می‌داند آمریکایی‌ها توافق ژنو را به مثابه یک دالان فشار بر ایران تلقی می‌کنند. آنها اظهارات جان کری را می‌شنوند که ایران را تهدید می‌کند در صورت عدم اجرای تفسیر آمریکا از توافق ژنو، منتظر گزینه نظامی باشد. اساتید دانشگاهی ما در واقع همه این موارد را دیده و می‌بینند. از همه مهم‌تر به نظر نمی‌رسد ادبیات آقای روحانی درباره منتقدان توافق ژنو شایسته آن جمع نخبگانی بوده باشد. سخنرانی در میان دانشگاهیان چارچوب و مختصات خاص خود را دارد و باید متناسب با شأن آنان اظهارنظر کرد. به نظر می‌رسد این اظهارنظر آقای روحانی در تخریب منتقدان، موجب بهبود ذهنیت جامعه دانشگاهی نشده و نخواهد شد.

اما چاره چیست؟آیا زیباتر نیست که در تقابل با اصحاب نقد، پاسخگویی متین را جایگزین فرافکنی کنیم؟!به راستی چگونه است که شما رئیس‌جمهور خونریز آمریکا را «مؤدب و باهوش» می‌دانید اما با مردم وطن خود، اینگونه سخن می‌رانید؟! و وقتی شما چنین سخن می‌گویید، دیگر چه انتظاری از مشاوران ارشد حضرتعالی است که رای نیمی از مردم را رای به بی‌قانونی نخوانند؟!

آقای روحانی!
این رفتار و گفتار، قطعا زیبنده دولتی که قرار بود مدد از خرد و خردورزان بگیرد نیست. ان‌شاءالله با تغییر نگاه به مردم و اصحاب نقد، شاهد تدبیر واقعی- و نه شعاری!- در دولت کنونی باشیم و از یاد نبریم که دولت‌ها به عبارتی همه موقتند و آنچه باقی و ماناست، ملت عزیز و سرافراز ایران است. بنظر می‌رسد با به میدان آمدن صبر و حوصله همیشگی رئیس جمهور محترم و هم نوایی عملی با شعار اعتدال گرایی و به کارگیری استدلال بیّن و زبان لیّن به جای سخنان رنجش آور، فرصت ارزیابی دقیق از مسایل و داوری مردمی فراهم می‌آید.در پاسخ به این اظهارات رئیس‌جمهور باید گفت، ما بی‌سوادیم و سواد شما هم در نحوه توزیع سبدکالا کاملاً نمایان و مشهود بود. بهترین پاسخ به آقایان همین یک مصرع است که گفت، ادب مرد به ز دولت اوست.

در جهان امروز نقش احساسات و افکار انسانی در توسعه و تکامل انسان‌ها ، سازمان‌ها و جوامع پررنگ گشته است و برقراری ارتباطات و هم‌اندیشی بین آنها از اهمیت بیشتری برخوردار گشته است. اگر فردی آگاه و توانمند نسبت به احساس و عملکرد ضعیف و نامطلوب افراد یا واحدهای دیگر بطور مطلوب و مفید اظهارنظر کند، از قدرت انتقاد موثر و مثبت بهره‌برداری کرده است، او به خوبی به نقاط قوت و ضعف طرف مقابل واقف است و درصدد تقویت نقاط قوت و حذف نقاط ضعف وی برمی‌آید.
به علاوه به آگاه سازی وی از فرصت‌ها و تهدیدات محیط می‌پردازد. مدیران آگاه برای اصلاح و توسعه فردی ، گروهی و سازمانی و نیز برای انتقال دانش و مهارت خود به دیگران و اصلاح آن‌ها لازم است تا از قدرت انتقاد مثبت برخوردار باشند. چرا که در فرایند مشاوره علاوه بر مهارت فنی ، مهارت انسانی و رفتاری حائز اهمیت بسیاری است. از سوی دیگر هر انسانی که مورد انتقاد قرار می‌گیرد، با بکارگیری هوشمندانه و به دور از تعصب و احساس ، می‌تواند به اصلاح دانش ، نگرش و مهارت‌های خود اقدام کند.در مجموع انسان‌ها نیازمند انتقاد کردن و انتقادپذیری موثر و مثبت برای تکامل خود ، گروه و سازمان هستند. این نقد افراد ، سازمان‌ها و جوامع را به سوی تعالی سوق می‌دهد در حالی که نقد منفی ، روحیه خصومت و پرخاشگری و تضاد را گسترش داده و افراد و سازمان‌ها را به سوی عدم بهره‌وری از منابع انسانی و مادی و در نهایت نابودی آنها سوق می‌دهد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۱۸
مقداد ده نمکی